بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

جناب شیخ رجب علی خیاط ـ ره

لباس

لباس جناب شیخ بسیار ساده و تمیز بود، نوع لباسی که او می‌پوشید نیمه روحانی بود، چیزی شبیه لباده روحانیون بر تن می‌کرد و عرقچین بر سر می‌گذاشت
 و عبا بردوش می‌گرفت.
نکته قابل توجه این بود که او حتی در لباس پوشیدن هم قصد قربت داشت، تنها یک بار که برای خوشایند دیگران عبا بر دوش گرفت، در عالم معنا او را مورد عتاب قرار دادند. جناب شیخ خود این داستان را چنین تعریف می‌کند:

« نفس اعجوبه است، شبی دیدم حجاب ( منظور حجاب نفس و تاریکی باطنی است ) دارم و طبق معمول نمی‌توانم حضور پیدا کنم، ریشه یابی کردم با تقاضای عاجزانه متوجه شدم که عصر روز گذشته که یکی از اشراف تهران به دیدنم آمده بود، گفت: دوست دارم نماز مغرب و عشا را با شما به جماعت بخوانم، من برای خوشایند او هنگام نماز عبای خود را به دوش انداختم ...»

ماخذ : کتاب کیمیای محبت
 چاپ دوازدهم 1382
 انتشارات دارالحدیث

 

پای درس آیت‌الله بهجت (حفظه)

آیت الله بهجت
 

آیا به آنچه می‌دانی عمل کرده‌ای؟

 

من و شما و خیلی‌ها، تا بزرگی را می‌بینیم - نمی‌دانم، شاید از روی عادت باشد، یا شاید ...!؟- فوراً جلو می‌رویم و می‌گوییم : " آقا یک نصیحتی به ما بفرمایید".

همین مسأله، موضوع فرمایش حضرت آیت الله محمد تقی بهجت است که خود، اندرزی بسیار ارزنده‌ و نصیحتی پربار است.

به امید آنکه لااقل بر این پند گوش فرا دهیم و به هوش آییم.

بسم الله الرحمن الرحیم

... آقایانی که طالب مواعظ هستند، از ایشان سوال می‌شود:

آیا به مواعظی که تا حال شنیده‌اید عمل کرده‌اید یا نه؟

آیا می‌‌دانید که هر کس به معلومات خود عمل کرد، خداوند مجهولات او را معلوم می‌فرماید؟

آیا اگر به معلومات [و آنچه می‌داند] عمل ننماید، توقع زیاد شدن معلومات شایسته هست؟

آیا باید دعوت به حقّ از طریق لسان باشد؟

آیا [معصومین] نفرموده‌اند "با اعمال خودتان دعوت به حق بنمایید" ؟

آیا جواب این سوال‌ها از قرآن کریم "وَ الّذینَ جَاهَدوا فِینَا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا" آنان که در راه ما تلاش کنند به راه‌های خویش هدایتشان می‌کنیم. (1)

و از کلام معصوم علهیم ‌السلام: «مَن عَملَ بِما عَلِمَ وَرَثَهُ اللهُ عِلمَ مَا لََم یَعلَم» هرکس بدان‌چه می‌داند عمل کند خدا علم آنچه که نمی‌داند را روزیش می‌کند (2)

و «مَن عَملَ بِما عَلِمَ، کَفَی مَا لَم یَعلَم» هر کس به آنچه می‌داند عمل کند، همین از آنچه نمی داند کفایتش می‌کند. [روشن نمی‌شود؟]

خداوند توفیق مرحمت فرماید که آنچه را می‌دانیم زیر پا نگذاریم، و در آنچه نمی‌دانیم توقّف و احتیاط نماییم تا [در آینده برایمان] معلوم شود.

از آنهایی نباشیم که گفته‌اند:

پی مصلحت مجلس آراستند                         نشستند و گفتند و برخاستند

 

وَ مَا تَوفیقی اِلَّا بِاللهِ، [علیه] تَوَکّلتُ وَ اِلَیهِ اُنِیب، و السّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

مشهد مقدس

یکشنبه 21/5/1375هـ ش

مطا‌بق با ربیع‌الاول 1417هـ ق

پای درس آیت‌الله بهجت (حفظه)

آیت الله بهجت

 

 نصایح و گفتار های آسمانی از بندگان آسمانی

 

  دستورالعملی از آیت الله بهجت :

 

دوست عزیز سلام ‏!

 

تو را به خدا چند خط پایین را بخوان و فقط و فقط 1 دقیقه به آن فکر کن! ‏

گاهی اوقات یک لحظه اندیشیدن، کاری می‌آفریند که سالها مطالعه نمی‌تواند مقدمه‌اش را ‏هم فراهم نماید.‏

و از این باب است که گفته‌اند «ساعتی اندیشیدن بهتر از عبادت هفتاد سال است، تَفَکُرُ ‏ساعَةٍ اَفضَلُ مِن عِبادَتِ سَبعِینَ سَنَةٍ»‏.

چند کلمه‌ی زیر نصیحتی کوتاه اما بر فراز قله‌ی معرفت، که طالب یک جو همت است ‏برای به پرواز درآوردن هر کس که بدان بیاندیشد و عمل کند.‏

 

آیا در تو دانه‌ای از جوی همت و فکر هست؟

 

باسمه تعالى

گفتم که الف، گفت دگر، گفتم‎ ‎هیچ
در خانه اگر کس است یک حرف بس‎ ‎است

بارها گفته‌ام و بار دیگر مى‌گویم: کسى‎ ‎که بداند «هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین ‏اوست»، 

احتیاج به هیچ وَعْظى [و نصیحتی] ندارد. [اینچنین آدمی] مى‌داند چه باید بکند و ‏چه باید

نکند، مى‌داند که "آنچه را که مى‌داند باید انجام دهد و‎ ‎آنچه که نمى‌داند باید ‏احتیاط کند"‏‎.‎‏(1)‏

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

به نقل از کتاب: برگى از دفتر آفتاب، شرح حال آیت اللّه بهجت؛ رضا باقى زاده پُلامى


ذکر خداوند حدّی ندارد

 

 

هر عمل خیری، حدّی از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل می‌شود، یعنی اگر انسان پایین‌تر از حد مطلوب انجام داد قاصر و یا مقصر است، و اگر بالاتر از حد مطلوب بود، به صعوبت مبتلا می‌شود، تا این که به حدی می‌رسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر می‌گردد. مانند نماز که بدن انسان طاقت زیاد نماز خواندن را ندارد، و یا مزاحم خیراتی است که به سبب نماز از انسان فوت می‌شوند، به گونه‌ای که دیگر انسان نمی‌تواند آنها را مثل گذشته انجام دهد. سایر خیرات و طاعات نیز این گونه است، به جز «ذکر الله» چنان که در روایت دارد که حدی برای آن نیست.( 1)

البته مقصود ذکر لسانی نیست، زیرا در اثر آن نیز اعضا و جوارح انسان به ملالت و ضعف و عجز و سستی دچار می‌شوند، بلکه ذکر الله که حدی ندارد اعم از ذکر قلبی و لسانی، بلکه اعم از ذکر بدنی است، چون تمام طاعات و همه‌ی آن چه مرضی[مورد رضایت] خداست ذکر الله است، و این گونه ذکر با همه‌ی طاعات جمع، و با هر نوع طاعت پیاده می‌شود، نظیر قضای حوایج، ادای واجبات، بلکه به جا آوردن مستحبات، که نزد اهلش ذکر الله است، بلکه ترک مکروهات و محرمات هم ذکر الله است. در آن روایت از امام صادق علیه السلام آمده است:(2)

 

«مِن اَشَدِّ مَا فَرضَ اللهُ عَلَی خَلقِهِ، ذِکرُ اللهِ کثیراً. ثُم قَالَ: لا اَعنِی سُبحانَ‌اللهِ وَ الحَمدُ لله وَ لا اله الا الله و الله اکبر وَ اِن کانَ مِنهُ وَ لکن ذِکر اللهِ عِندَ مَا اَحَلَّ وَ حَرُمَ.»

 

 

از سخت‌ترین چیزهایی که خداوند بر خلق واجب نموده، ذکر بسیار خداوند است. سپس فرمود: مقصودم سبحان‌الله و الحمدلله و لااله‌الاالله و الله اکبر نیست، هر چند اینها نیز از یاد خداست؛ بلکه منظورم یاد خدا هنگام حلال و حرام او است.

یعنی ذکر قلبی محض. 

آیا واقعاً سبحان‌الله است و اشد تذکیراً؛ (بیشتر انسان را به یاد خدا می‌آورد) است، و یا این گفتار حضرت یوسف علیه‌السلام که:(3)

 

"معاذالله انه ربی احسن مثوای انه لا یفلح الظلمون"

 

پناه بر خدا! او پروردگار من است، و جایگاهم را نیکو قرار داده است، و ستمکاران هرگز رستگار نمی‌شوند.

بسم الله بفرمایید، کار گذشته بود که قرآن می‌فرماید:(4)

 

"و هم بها لولا ان رءا برهن ربه"

 

حضرت یوسف علیه‌السلام نیز آهنگ او را می‌کرد، اگر برهان و نشانه‌ی روشن پروردگارش را نمی‌دید.

آیا همه‌اش به اختیار او بود، یا خدا حفظ کرد؟ چه کار کرد؟ آیا کاری کرد جز این که برهان رب را دید. البته قطعاً هزارها کار پیش از آن انجام داده بود تا اسباب برهان رب را در اوقات خلوت تحصیل کرده بود، که در آن موقعیت حساس برهان رب را دید.

پیوند به :

از کتاب در محضر بهجت ؛ محمد حسین رخشاد

آیت الله بهجت (حفظه) از زبان ایت الله امجد

آیت الله بهجت (حفظه) از زبان ایت الله امجد

 

آیت الله بهجت

آنچه فراروی شماست متن مصاحبه ای است که با آیت الله استاد شیخ محمود امجد(1)، در خصوص زندگی و سیره عملی آیت الله العظمی بهجت فومنی صورت گرفته است... 

- اگر ممکن است با توجّه به وقت کمى که در اختیار ما گذاشتید، نکاتى چند در رابطه با بُعد اخلاقى معنوى حضرت آیت الله بهجت بفرمایید.

- آیت الله العظمى بهجت از مفاخر عصر ما هستند کسانى که کمابیش با ایشان آشنا هستند می دانند که ایشان در یک اوج اعلا در علم و معنوّیت قرار دارند. بنده معتقدم که آقاى بهجت در علم و معنوّیت نظیر ندارد. به تعبیر دیگر، ایشان فرشته روى زمین هستند، باید از برکات وجود ایشان استفاده کرد. ایشان در طفولیت هم معنوّیت را احساس می‌کرده است، و از جوانى اهل سیر و سلوک بوده‌اند. یکى از دوستان ایشان که با هم درس آقاى قاضى می‌رفتند، می‌گفت: «یک روز آقاى قاضى به موقع سر درس حاضر نمی‌شود، آقاى بهجت می‌گوید: ایشان حالشان خوب نیست، و یکایک حالات او را از خانه تا به درس بیان می‌کند. وقتى آقاى قاضى وارد محل درس می‌شوند، طرف آقاى بهجت می‌روند و می‌فرمایند: «امروز شیرین کارى کردى!»; لذا باید از ایشان استفاده کرد و فقط در جوار ایشان بودن کفایت نمی‌کند. حضرت آیت الله بهاء الدینى(قدس سره) می‌فرمودند: به آقاى بهجت گفتم: «شما بیرون بیا» یعنى بروز کن، شما براى حوزه خوب هستى ایشان در جواب گفته بود: «من معذورم.»

اساساً هر کس بیشتر موحّد باشد اخلاقش هم بهتر خواهد بود، و گرامی‌ترین افراد نزد خداوند با تقواترین آنان می‌باشد; که: (وَ اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیکُمْ)(2) و آقاى بهجت این گونه است و به قول علاّمه طباطبائى(قدس سره) ایشان عبد صالح هستند. به طلاّب و ارادتمندان آقا توصیه می‌کنم ایشان را اذّیت نکنند فقط از دور تماشا کنند و از ایشان تقاضاى دعا کنند یک کلام ایشان دارد و آن اینکه معصیت نکنید آن را گوش کنند که درس اوّل تا آخر همین است.

- علمیّت آیت الله بهجت را در چه پایه اى ارزیابى می‌کنید؟

- ایشان در علمیّت نیز در افق اعلى است، فقیهى است بسیار بزرگ، و معتقدم که باید مجتهدین در درس ایشان شرکت کنند تا نکته بگیرند و حق این است که درس خارج را باید امثال این بزرگان بگویند و به عقیده بنده ایشان در علم نیز نظیر ندارد.

- از لحاظ بُعد سیاسى ایشان چگونه هستند؟

- این گونه بزرگان اهل کیاستند و «اَلْمُؤْمِنُ یَنْظُرُ بِنُورِاللّهِ»(3) و به روح سیاست آشنا هستند و اگر به این عوالم توجّه کنند از همه بیشتر می‌فهمند.

- اگر خاطرهاى از ایشان به یاد دارید بفرمایید.

- در اوایل ارتباط با آیتالله بهجت، مشکلات عدیدهاى داشتم. با ایشان در میان گذاشتم، فرمودند: «معوذَتَیْنِ»(4) بخوانید. به دستور ایشان مشغول شدم، تا رسیدن به منزل دیدم مشکلاتم برطرف شده است.

------------------------------------------

پیوند به:

سلوک عرفانی مرحوم سید علی قاضی

توصیه ای بفرمایید تا عمل کنیم

قناعت عالم ربانی

پی نوشت ها:

1- آیت الله استاد شیخ محمود امجد به سال 1318 هـ.ش در خانواده اى روحانى در شهر «کرمانشاه» به دنیا آمد، پدرش از واعظان توانا، و جدّشان از عالمان ذى فنون ملقّب به «افصح المتکلّمین» بود. در حدود 18 سالگى تحصیلات جدید را رها و به انگیزه تحصیل علوم دینى به شهر مقدّس قم مشرّف شد و در مدّت کوتاهى دوره مقدّمات و سطح را به پایان رسانده و به دروس خارج مشغول گردید.

استاد امجد

ایشان در درس خارج فقه و اصول از محضر استادانى چون حضرات آیات عظام: امام خمینى، داماد، بهاءالدینى و بهجت ـ قدّس الله اسرار الماضین، و دامت برکات الباقین منهم ـ و در فلسفه و عرفان عملى از محضر پربار علاّمه طباطبایى قدّس سرّه استفاده فراوان برد. و در حدود 20 سال پایان عمر گهربار معظّم له با ایشان انس داشت و در جلسات عمومى و خصوصى ایشان شرکت مىکرد و از سال 1351 هـ.ش. با آیت الله العظمى بهاء الدینى مأنوس و استفاده فراوان برد. و نیز در حدود سال 1350 با آیت اللّه العظمى بهجت ـ دامت برکاته ـ مرتبط شد و افزون بر بهره بردارى از دروس خارج فقه و اصول آن عارف ارتباط خاص و نزدیک با معظّم له داشت و اینک حدود ده سال است که ایشان در تهران ساکن و دانشجویان و جوانان از جلساتش بهره هاى اخلاقى می گبرند این مصاحبه در مدرسه علمّیه صدوق توسط نگارنده انجام گرفت.

2- حجرات، آیه 13: " مسلما گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست".

3- مؤمن به نور خدا می نگرد.

4- منظور دوسوره مبارکه ناس و فلق است.

منبع:

باقی زاده گیلانی، رضا، بهجت عارفان در حدیث دیگران، گفتگو با استاد امجد